کد خبر: ۹۱۴۳
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۰

ناممکن‌هایی که گروه جهادی شهیدمتوسلیان ممکن کرد

آنطور احسان نوری روایت می‌کند: شصت‌دانش‌آموز یتیم، بدسرپرست و نیازمند با کمک اولیای مدرسه شناسایی شدند و از همان روز تا‌کنون، وعده صبحانه و ناهارشان را به‌شکلی نامحسوس و آبرومندانه دریافت می‌کنند.

مِهر است دیگر. گاهی خودت هم نمی‌دانی کِی، کجا و چطور به دلت می‌نشیند. وگرنه از میان این همه رزمنده بااخلاص، این همه فرمانده و این همه شهید، چرا حاج احمد متوسلیان؟ جواب سؤالمان را درست نمی‌داند؛ اینکه حدود هفت‌سال پیش، وقتی با گروهی از رفقا تصمیم گرفتند برای بازکردن گره‌های زندگی مردم آستین بالا بزنند، چرا اسم حاج‌احمد متوسلیان را برای جمعشان انتخاب کردند.

احسان نوری، جانشین مسئول گروه جهادی شهید حاج‌احمد متوسلیان، معتقد است که این نام، رزق گروهشان بوده است؛ رزقی سراسر خیر که شعاع برکات آن از محله‌ قرقی و مهرگان نیز فراتر رفته است.

 

یک خاطره از میان ده‌ها اتفاق خوب‌

نمی‌دانستند خوشحال باشند یا غمگین. دخترشان را به عقد پسری سالم و اهل صالح درآورده بودند و از این بابت خدا را شاکر بودند، اما غم نداری و غصه جور‌کردن جهیزیه آن‌قدر برای پدر خانواده سنگین بود که درد‌های عصبی‌اش را تشدید و او را خانه‌نشین کرده بود؛ آن‌قدر که دیگر نمی‌توانست سر گذر برود و برای این و آن، عملگی کند؛ «خبر وضعیت این خانواده ساکن در انتهای طبرسی شمالی به گوشمان رسید.

هزینه جهیزیه هم که خودتان می‌دانید، یک قِران و دو زار نیست. ما هم از جایی بودجه‌ای نداریم و هر‌چه داریم از کمک‌های خیران است. اتفاقا در همان بازه زمانی، وضعیت مالی خیران گروهمان که همگی آدم‌های عادی هستند، چندان رو‌به‌راه نبود. با‌این‌حال باید فکری می‌کردیم. نمی‌خواستیم دست روی دست بگذاریم.»

احسان نوری به اینجای مرور خاطراتش از فعالیت در این گروه جهادی که می‌رسد، از راهکاری می‌گوید که به ذهن یکی از اعضا رسید؛ اینکه پانزده‌سرشاخه و عضو فعال گروه همت کنند و به دوستان، آشنایان، همسایه‌ها و بستگان خود، وضعیت این خانواده نیازمند را اعلام و کمک را جمع کنند؛ البته نه صرفا کمک‌های نقد بلکه با جمع‌آوری و اهدای زباله‌های خشک.

محدوده یادشده، پهنه‌بندی شد و هر روز یکی از اعضای گروه برای جمع‌آوری زباله‌های قابل بازیافت به درِ منازل خیران، مراجعه می‌کرد. باورش ساده نیست، اما در مدت یک سال با مشارکت حدود هفتاد‌خانواده، جهیزیه به‌شکل آبرومندانه‌ای جفت‌وجور و عروس، راهی خانه بخت شد.

 

پایان گرسنگی کودکان

خاطراتی که جانشین مسئول این گروه جهادی بازگو می‌کند، یکی‌دو تا نیست؛ رسته فعالیتشان نیز همین‌طور. به قول خودش، هرجا که نیازمندی باشد و پای کاری خیر درمیان، او و رفقای جهادگرش برای انجام آن، نه با پای جسم، بلکه با جان و دل به سمتش می‌دوند.

نمونه دیگری از این خاطره‌ها به اوایل سال تحصیلی جاری و حضور اتفاقی یکی از اعضای گروه جهادی در مدرسه‌ای واقع در محله مهرگان برمی‌گردد؛ «آن روز تعدادی از دانش‌آموزان را که از فرط گرسنگی دل‌درد داشتند، به دفتر مدرسه آورده بودند. روز اولشان هم نبود.

انگار که اغلب مواقع چنین وضعیتی داشتند. معاون مدرسه، والدین بچه‌ها را به مدرسه احضار کرده بود و داشت آنها را مواخذه می‌کرد که چرا بدون چاشت، بچه‌ها را به مدرسه می‌فرستند. صحبت‌های مادر یکی از بچه‌ها تکان‌دهنده بود. می‌گفت: آخر باید توی خانه چیزی باشد که به بچه بدهم؟ وقتی چیزی نیست، چه کار کنم؟»

نوری از نقل‌شدن ماجرا میان اعضای گروه جهادی می‌گوید و خیرانی که باز هم دست به کار شدند تا رنج گرسنگی را از جسم این کودکان بردارند. شصت‌دانش‌آموز یتیم، بدسرپرست و نیازمند با کمک اولیای مدرسه شناسایی شدند و از همان روز تا‌کنون، وعده صبحانه و ناهارشان را به‌شکلی نامحسوس و آبرومندانه دریافت می‌کنند.

بازسازی خانواده نیازمندان، عیادت و کمک به درمان افراد بی‌بضاعت، کمک به مدارس محروم در منطقه ۳، جذب خیّر برای همراهی با برنامه‌های مساجد و... نمونه‌های دیگری از کار‌های خیر این گروه جهادی است که با کمک حدود دویست‌عضو آن، انجام می‌شود.

فرارسیدن دهه کرامت و پخش شیرینی بین مساجد، تازه‌ترین برنامه اجراشده اعضای گروه است؛ با همان نیت همیشگی که در تک‌تک فعالیت‌های خداپسندانه‌شان تکرار می‌شود: نذر ظهور صاحب‌الزمان (عج).

* این گزارش یکشنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۷ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44